فهرست
مقدمه
هدف اکثر افراد از فعالیت در بازارهای مالی کسب سود است. سادهترین راه کسب سود از بازارهای مالی، خرید در ارزانترین قیمت و سپس فروش در گرانترین قیمت بازار است. اما چطور میتوان افزایش و یا کاهش قیمتها را پیش بینی کرد؟ اولین رکن اساسی در تعیین قیمت هر کالا، میزان عرضه و تقاضا است. با استفاده از علم تحلیل تکنیکال و ابزارهای مختص آن، میتوان به درک بهتری از جهت عرضه و تقاضای بازار رسید و در نهایت کسب سود کرد. علم تحلیل تکنیکال عبارت است از بررسی نمودار قیمت-زمان. در تحلیل تکنیکال با بررسی گذشته یک نمودار، آینده آن را پیشبینی کرده و در زمان حال تصمیم گیری میکنیم. به عبارت دیگر تحلیل تکنیکال، دانش بررسی رفتار بازار به کمک نمودارها و با هدف پیش بینی روندهای قیمت در آینده است. در این مقاله فلسفه تحلیل تکنیکال را بررسی میکنیم و به سوال ” آیا میتوان به تحلیل تکنیکال اعتماد کرد؟ ” پاسخ میدهیم.تاریخچه تحلیل تکنیکال
تاریخچه اولین تحلیل تکنیکی به قرن ۱۷ میلادی و بازرهای مالی هلند بازمیگردد. جوزف دو لا وگا که یک بازرگان الماس و کارشناس مالی بود، برای اولین بار در مورد بورس سهام آمستردام و سهامداران تحقیقاتی را انجام داد. سپس در قرن ۱۸ میلادی، “مونه هیسا هما” از کشور ژاپن، تکنیکهای تحلیل شمعی را پایه گذاری کرد. کاربرد اولیه این تکنیک ثبت و بررسی تغییرات قیمت کالاهایی نظیر برنج بود. با رشد بازارهای مالی، و به دلیل آنکه الگوهای شمعی به آسانی در ذهن تحلیل گران و معامله گران نقش میبندند، تکنیکهای شمعی ژاپنی توسعه بیشتری یافت و در سایر بازارها مورد استفاده قرار گرفت. با وجود آنکه ژاپنیها نخستین قدم را برای تحلیل پیشینه تاریخی قیمتها برداشتند، اما زمینههای پیشرفت تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمت در ایالاتمتحده و توسط چارلز داو پایهریزی شد. زیرا ژاپنیها تا آن زمان صرفاً ابزاری را برای پیشبینی معرفی کردند، اما نمیتوان زاویه نگرش و نظریات چارلز داو را با تکنیکهای متداول آن دوره در یک سطح دانست.
0/5
(0 نظر)
دیدگاهتان را بنویسید