فهرست محتوا
مقدمه
معاملهگری با سبک ال بروکس (Al Brooks) یکی از محبوبترین و شناختهشدهترین روشهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است. ال بروکس یک پزشک و معاملهگر حرفهای است که به دلیل تفسیر دقیق و سیستماتیک بازار با استفاده از نمودارهای قیمتی ساده (Price Action) شناخته میشود. در سبک بروکس، تمرکز اصلی بر حرکات خالص قیمت و الگوهای قیمتی است که بدون استفاده از اندیکاتورهای پیچیده، سیگنالهای خرید و فروش را فراهم میکند.
مفاهیم کلیدی معاملهگری با سبک ال بروکس
پرایس اکشن (Price Action)
پرایس اکشن یا عمل قیمت، اساس سبک ال بروکس است. این مفهوم به بررسی و تحلیل رفتار قیمت بدون استفاده از ابزارهای تکنیکالی مانند اندیکاتورها میپردازد. معاملهگران با توجه به حرکت قیمت روی نمودار و الگوهایی که توسط کندلها تشکیل میشود، تصمیمات معاملاتی خود را اتخاذ میکنند. بروکس معتقد است که همه اطلاعاتی که یک معاملهگر نیاز دارد، در حرکات قیمت وجود دارد و نیازی به استفاده از اندیکاتورهای دیگر نیست.
کندل استیکها (Candlestick Patterns)
بروکس به شدت روی الگوهای کندلاستیک تمرکز دارد. او به تحلیل دقیق کندلها و ترکیب آنها با یکدیگر برای تشخیص نقاط ورود و خروج از معاملات میپردازد. کندلها نشاندهنده احساسات بازار هستند و بروکس به معاملهگران توصیه میکند که با توجه به شکل، اندازه و موقعیت کندلها در نمودار، رفتار بازار را پیشبینی کنند.
ساختار بازار (Market Structure)
یکی از مفاهیم مهم در سبک بروکس، تشخیص ساختار بازار است. او معتقد است که بازار از سه فاز تشکیل شده است:
- روند (Trend): وقتی که قیمت به وضوح در یک جهت (صعودی یا نزولی) حرکت میکند.
- رنج (Range): زمانی که قیمت در محدودهای ثابت در حال نوسان است و حرکت روندی مشخصی ندارد.
- روند ضعیف (Weak Trend): وضعیتی که در آن روند کلی وجود دارد اما حرکات قیمتی کوچک و نامطمئن است.
تشخیص صحیح این فازها به معاملهگر کمک میکند تا استراتژی مناسبی برای ورود و خروج از معاملات انتخاب کند.
کانالها و روندها (Channels and Trends)
ال بروکس به تحلیل روندها و کانالهای قیمتی توجه ویژهای دارد. در این سبک، معاملهگران به دنبال تشخیص روندها و کانالهای قیمتی هستند تا در جهت روند معامله کنند. بروکس توصیه میکند که معاملهگران نباید به دنبال خرید در کف یا فروش در سقف باشند، بلکه بهتر است در جهت روند موجود معامله کنند. استفاده از کانالها به معاملهگران کمک میکند تا نقاط حمایت و مقاومت را به درستی تشخیص دهند.
روند (Trend)
روند به حرکت عمومی قیمت در یک جهت خاص در طول زمان گفته میشود. روندها میتوانند صعودی، نزولی یا خنثی (رنج) باشند.
- روند صعودی زمانی شکل میگیرد که قیمت به طور مداوم سقفهای بالاتر (Higher Highs) و کفهای بالاتر (Higher Lows) ایجاد کند. در این حالت، بازار تحت کنترل خریداران است و معاملهگران در جهت خرید اقدام میکنند.
- روند نزولی زمانی رخ میدهد که قیمت سقفهای پایینتر (Lower Highs) و کفهای پایینتر (Lower Lows) ایجاد کند. در این روند، فروشندگان قدرت دارند و بازار به سمت نزول حرکت میکند.
- روند خنثی یا رنج زمانی شکل میگیرد که قیمت در یک محدوده ثابت نوسان کند، بدون اینکه جهت مشخصی به سمت بالا یا پایین داشته باشد. در این حالت، قدرت خریداران و فروشندگان نسبتاً برابر است.
کانالها (Channels)
کانالها محدودههای قیمتی بین دو خط موازی هستند که قیمت در داخل آنها نوسان میکند. خط بالا و پایین کانال به ترتیب به عنوان مقاومت و حمایت عمل میکنند. کانالها میتوانند به سه دسته تقسیم شوند:
- کانال صعودی: در این نوع کانال، خط روند پایینی (که نقش حمایت دارد) و خط کانال بالایی (که نقش مقاومت دارد) هر دو به سمت بالا شیب دارند. در این کانال، قیمت معمولاً بین دو خط در حال نوسان است، و معاملهگران به دنبال خرید در نزدیکی خط حمایت و فروش در نزدیکی خط مقاومت هستند.
- کانال نزولی: در این نوع کانال، هر دو خط روند و کانال به سمت پایین شیب دارند. قیمت در این کانال بین حمایت و مقاومت نوسان میکند و معاملهگران اغلب به دنبال فروش در نزدیکی مقاومت و خرید در نزدیکی حمایت هستند.
- کانال خنثی (رنج): در این حالت، خطوط کانال تقریباً افقی هستند و بازار در یک محدوده قیمتی بدون جهت مشخص حرکت میکند. معاملهگران در این نوع کانال اغلب به دنبال فرصتهای خرید در نزدیکی حمایت و فروش در نزدیکی مقاومت هستند.
ترکیب روند و کانال
در یک روند قوی، قیمت اغلب درون یک کانال صعودی یا نزولی حرکت میکند. خط روند (Trendline) پایینی در کانال صعودی یا خط بالایی در کانال نزولی به عنوان سطح حمایت یا مقاومت اصلی عمل میکند. معاملهگران حرفهای مانند ال بروکس به دقت به نوسانات قیمت در نزدیکی این خطوط توجه میکنند تا نقاط ورود و خروج مناسبی را پیدا کنند.
الگوهای شکست (Breakouts)
یکی از الگوهای محبوب در سبک بروکس، الگوهای شکست (Breakouts) است. شکست زمانی رخ میدهد که قیمت از یک محدوده مهم (مثل یک کانال یا رنج) عبور میکند. بروکس به معاملهگران توصیه میکند که به شکستهای واقعی (True Breakouts) توجه کنند و از ورود به شکستهای جعلی (False Breakouts) پرهیز کنند. شکستهای معتبر اغلب منجر به حرکتهای بزرگ و سریع قیمت میشوند و فرصتهای مناسبی برای معاملات فراهم میکنند.
فشار خرید و فروش (Buying and Selling Pressure)
یکی دیگر از مفاهیم کلیدی در سبک ال بروکس، تحلیل فشار خرید و فروش در بازار است. فشار خرید زمانی است که تعداد خریداران به مراتب بیشتر از فروشندگان باشد و قیمت به سمت بالا حرکت کند. برعکس، فشار فروش زمانی است که فروشندگان غالب باشند و قیمت نزولی شود. بروکس به معاملهگران توصیه میکند که با توجه به حجم و شکل کندلها، قدرت خریداران و فروشندگان را بسنجند و بر اساس آن معامله کنند.
الگوهای نموداری (Chart Patterns)
در سبک ال بروکس، معاملهگران به تحلیل و شناسایی الگوهای نموداری مختلف میپردازند. برخی از این الگوهای محبوب عبارتاند از:
الگوی پرچم (Flag Pattern): که نشاندهنده ادامه روند پس از یک توقف کوتاه است.
الگوی مثلث (Triangle Pattern): که معمولاً نشانهای از عدم تصمیمگیری بازار و احتمال شکست در هر دو جهت است.
الگوی دو سقف یا دو کف (Double Top or Double Bottom): که اغلب به عنوان نشانهای از بازگشت روند تعبیر میشود.
مدیریت ریسک و سرمایه (Risk and Money Management)
ال بروکس به معاملهگری در تایم فریمهای کوچک مانند ۱ دقیقه و ۵ دقیقه علاقه دارد و بسیاری از استراتژیهای خود را بر اساس این تایم فریمها طراحی کرده است. در معاملات اسکالپینگ، هدف کسب سودهای کوچک و سریع است و معاملهگر باید به سرعت وارد و خارج از معامله شود. بروکس به معاملهگران توصیه میکند که در این نوع معاملات، تمرکز بالایی داشته باشند و با توجه به رفتار قیمت در تایم فریم کوچک، تصمیمات سریع اتخاذ کنند.
معاملات بر پایه میانگینهای متحرک (Moving Averages)
هرچند بروکس به استفاده از ابزارهای پیچیده تکنیکالی اعتقادی ندارد، اما میانگین متحرک به عنوان یکی از ابزارهای ساده و مؤثر در سبک او استفاده میشود. میانگینهای متحرک میتوانند به تشخیص روندهای کوتاهمدت و بلندمدت کمک کنند و بروکس از آنها برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده میکند.
۳ نمونه از استراژی های پرایس اکشن به سبک ال بروکس
استراتژی شکست
این استراتژی مناسب زمانی است که بازار به نقاط کلیدی مثل سطوح مقاومت یا حمایت رسیده و آماده عبور از آنها است. در این روش، معاملهگران منتظر شکستهای واقعی و قوی از این نواحی هستند. این استراتژی به معاملهگران امکان میدهد تا از حرکات قوی و ناگهانی بازار بهرهمند شوند و وارد روندهای جدید شوند.
استراتژی بازگشتی
این روش برای معاملهگرانی مناسب است که به دنبال ورود به معامله با ریسک کمتر در داخل یک روند موجود هستند. در این استراتژی، معاملهگران از اصلاحهای کوتاهمدت در جهت روند اصلی استفاده میکنند. این استراتژی فرصتهای مناسبی برای ورود به معامله در قیمتهای بهتری فراهم میکند.
استراتژی ادامهدهنده
این استراتژی برای بازارهای رونددار قوی مناسب است که اصلاحهای کوتاهمدتی را تجربه میکنند. معاملهگران به دنبال تایید ادامه روند پس از استراحتهای کوچک یا اصلاح هستند. این استراتژی برای معاملهگرانی که به دنبال ورود به حرکات قوی و ادامهدار بازار هستند، مناسب است.
استراتژی شکست (Breakout Strategy)
استراتژی شکست (Breakout) به معاملهای اشاره دارد که در آن قیمت یک دارایی از محدودهای مهم مانند محدوده حمایتی یا مقاومتی، کانال قیمتی یا الگوی نموداری عبور میکند و روند جدیدی را آغاز میکند. معاملهگران با استفاده از این استراتژی، هنگامی که بازار به وضوح از یک سطح کلیدی عبور میکند، وارد معامله میشوند.
در این استراتژی، تاکید بر ورود به معامله در جهت روند تازه شکلگرفته است. این روند میتواند ادامه روند موجود یا یک حرکت بازگشتی جدید باشد. بروکس تأکید میکند که شکستهای واقعی (True Breakouts) معمولاً قدرت زیادی دارند و میتوانند منجر به حرکات بزرگ در بازار شوند.
اصول کلیدی استراتژی شکست در سبک ال بروکس
۱) شکست از سطوح حمایتی و مقاومتی
سطوح حمایت و مقاومت یکی از مهمترین نواحی در نمودارهای قیمتی هستند. در استراتژی شکست، معاملهگران منتظر عبور قیمت از این سطوح هستند. وقتی قیمت از سطح مقاومتی عبور میکند، نشاندهنده افزایش قدرت خریداران است و بهطور معمول انتظار میرود قیمت به حرکت صعودی خود ادامه دهد. برعکس، اگر قیمت از سطح حمایتی عبور کند، این نشاندهنده افزایش فشار فروش و احتمال ادامه حرکت نزولی است.
۲) الگوهای قیمتی (Price Patterns)
بروکس به الگوهای مختلفی مانند پرچم (Flag)، مثلث (Triangle)، و رنج (Range) توجه ویژهای دارد. شکست از این الگوها معمولاً با حجم بالای معاملات همراه است و میتواند منجر به حرکات شدید قیمتی شود. این الگوها به معاملهگر نشان میدهند که بازار در حال شکلدهی به یک روند جدید است و آماده حرکت در جهت شکست است.
۳) تاییدیه شکست
ال بروکس به معاملهگران توصیه میکند که همیشه منتظر تاییدیه شکست باشند. شکست واقعی معمولاً با یک کندل قدرتمند و با حجم بالا اتفاق میافتد. او همچنین به معاملهگران هشدار میدهد که از شکستهای جعلی (False Breakouts) پرهیز کنند. شکستهای جعلی معمولاً به سرعت به ناحیه قبلی بازمیگردند و معاملهگران را دچار زیان میکنند.
۴) ورود به معامله پس از تایید شکست
پس از اینکه شکست تایید شد، معاملهگران باید در جهت شکست وارد معامله شوند. در استراتژی بروکس، ورود به معامله معمولاً پس از بسته شدن یک کندل قوی در جهت شکست و تثبیت حرکت قیمت است. این ورود به معامله به معاملهگر اجازه میدهد تا از حرکت قوی بازار در جهت شکست بهرهمند شود.
۵) مدیریت ریسک و حد ضرر (Stop Loss)
یکی از نکات کلیدی در این استراتژی، تعیین دقیق حد ضرر است. بروکس تأکید میکند که معاملهگران باید همیشه از حد ضرر (Stop Loss) استفاده کنند و آن را در نزدیکی سطح شکست یا زیر/بالای کندل شکست قرار دهند. این کار به معاملهگر کمک میکند تا در صورت وقوع شکست جعلی، زیانهای خود را محدود کند.
۶) اهداف قیمتی (Profit Targets)
در استراتژی شکست، معاملهگران باید اهداف قیمتی مشخصی برای خروج از معامله داشته باشند. این اهداف معمولاً بر اساس سطح حمایت و مقاومت بعدی، طول حرکت قبلی (Measured Move) یا نسبتهای ریسک به پاداش (Risk/Reward Ratio) تعیین میشوند. بروکس توصیه میکند که معاملهگران باید به دقت نسبت سود به ضرر را بسنجند و از تنظیمات معاملاتی مناسب استفاده کنند.
مراحل اجرای استراتژی شکست در سبک ال بروکس
تشخیص سطوح کلیدی: ابتدا باید سطوح کلیدی مانند حمایتها، مقاومتها، خطوط روند یا الگوهای نموداری مثل مثلث یا پرچم را بر روی نمودار مشخص کنید.
انتظار برای شکست: منتظر بمانید تا قیمت یکی از این سطوح کلیدی را به وضوح بشکند. این شکست باید با کندلی قدرتمند و حجم معاملات بالاتر از معمول همراه باشد.
تایید شکست: قبل از ورود به معامله، از واقعی بودن شکست مطمئن شوید. به بسته شدن کندل شکست و عدم بازگشت سریع به ناحیه قبلی توجه کنید.
ورود به معامله: پس از تایید شکست، در جهت شکست وارد معامله شوید. اگر شکست صعودی است، خرید کنید و اگر شکست نزولی است، بفروشید.
تعیین حد ضرر: حد ضرر خود را دقیقاً زیر یا بالای ناحیه شکست قرار دهید تا در صورت حرکت معکوس بازار، زیان شما محدود شود.
تعیین اهداف قیمتی: بر اساس تحلیل سطوح بعدی یا حرکت قبلی، اهداف قیمتی مناسبی برای کسب سود تعیین کنید.
مثال عملی:
فرض کنید قیمت تتر در یک محدوده مقاومتی ۶۵,۰۰۰ تومان قرار دارد و بعد از چندین تلاش برای شکست، یک کندل بزرگ و قدرتمند این مقاومت را میشکند. معاملهگری که از استراتژی شکست استفاده میکند، منتظر بسته شدن این کندل و تایید شکست میماند. سپس در قیمتهای بالاتر از ۶۵,۰۰۰ تومان وارد معامله خرید میشود. در این حالت، حد ضرر میتواند زیر سطح ۶۵,۰۰۰ تومان قرار گیرد و هدف قیمتی بر اساس سطوح مقاومتی بعدی یا طول حرکت قبلی تعیین شود.
استراتژی معاملهگری بازگشتی (Pullback Trading Strategy)
استراتژی بازگشتی یا پولبک به معنای ورود به معامله در زمان اصلاح قیمت در داخل یک روند اصلی است. در واقع، پس از یک حرکت قوی در جهت یک روند (صعودی یا نزولی)، بازار معمولاً برای مدت کوتاهی به سمت خلاف جهت روند بازمیگردد تا قبل از ادامه حرکت اصلی، اصلاح شود. در این استراتژی، معاملهگر منتظر وقوع این بازگشت قیمتی یا پولبک میشود تا در جهت روند اصلی وارد معامله شود.
اصول کلیدی استراتژی بازگشتی در سبک ال بروکس
۱) تشخیص روند اصلی
اولین گام در اجرای این استراتژی، تشخیص صحیح روند اصلی بازار است. روند میتواند صعودی یا نزولی باشد. ال بروکس به معاملهگران توصیه میکند که برای تشخیص روند اصلی از تایم فریمهای بالاتر (مانند تایم فریمهای ۴ ساعته یا روزانه) استفاده کنند. اگر بازار در یک روند صعودی قرار دارد، به دنبال بازگشتهای قیمتی به سمت پایین برای ورود به معامله خرید خواهید بود. در روند نزولی، به دنبال اصلاحهای صعودی برای ورود به معامله فروش هستید.
۲) انتظار برای پولبک
در این مرحله، باید منتظر بمانید تا بازار یک بازگشت (پولبک) کوتاهمدت را تجربه کند. پولبک معمولاً یک حرکت خلاف جهت روند اصلی است که به شکل کندلهای نزولی در روند صعودی یا کندلهای صعودی در روند نزولی ظاهر میشود. این اصلاح قیمتی نشان میدهد که بازار به طور موقت انرژی خود را از دست داده و معاملهگران در حال تثبیت سود خود هستند.
۳) نقاط ورود به معامله
یکی از اصول مهم در سبک ال بروکس، ورود به معامله در نزدیکی سطوح حمایتی یا مقاومتی کلیدی است. در یک روند صعودی، شما به دنبال یک پولبک به سمت حمایتها یا میانگین متحرک (مانند میانگین متحرک ۲۰ دورهای) هستید. پس از پولبک و شروع یک کندل صعودی، وارد معامله خرید میشوید. در روند نزولی نیز باید به پولبکها به سمت مقاومتها یا میانگین متحرک توجه کنید و در صورت شکلگیری کندل نزولی، وارد معامله فروش شوید.
۴) الگوهای پولبک
ال بروکس به الگوهای خاصی در هنگام وقوع پولبک توجه میکند. برخی از الگوهای مهم که در زمان پولبک میتوانند سیگنال ورود را تأیید کنند عبارتاند از:
- الگوی پرچم (Flag): معمولاً یک حرکت اصلاحی ضعیف است که پس از آن قیمت دوباره در جهت روند اصلی حرکت میکند.
- الگوی دو کندلی (Two-legged Pullback): یکی از محبوبترین الگوهای پولبک در سبک بروکس، زمانی است که بازار دو کندل اصلاحی در خلاف جهت روند شکل میدهد و پس از آن روند اصلی از سر گرفته میشود.
۵) شکست از پولبک
بروکس تأکید دارد که معاملهگران نباید تنها به وقوع پولبک توجه کنند، بلکه باید منتظر شکست پولبک (Breakout of the Pullback) باشند. یعنی پس از وقوع پولبک و شروع حرکت در جهت روند اصلی، معاملهگر باید با تایید شکست وارد معامله شود. بهعنوان مثال، اگر در روند صعودی، قیمت پس از پولبک دوباره بالای قله قبلی (High) بسته شود، این نشانهای از ادامه روند صعودی است.
۶) حد ضرر (Stop Loss)
یکی از نکات کلیدی در این استراتژی، تعیین دقیق حد ضرر است. بروکس توصیه میکند که معاملهگران حد ضرر خود را در نزدیکی پایینترین نقطه پولبک (در روند صعودی) یا بالاترین نقطه پولبک (در روند نزولی) قرار دهند. این کار به کاهش ریسک و جلوگیری از زیانهای بزرگ کمک میکند.
۷) اهداف قیمتی (Profit Targets)
در استراتژی بازگشتی، معاملهگران باید اهداف قیمتی مشخصی برای کسب سود تعیین کنند. این اهداف میتوانند بر اساس سطوح مقاومتی بعدی (در روند صعودی) یا سطوح حمایتی بعدی (در روند نزولی) تعیین شوند. همچنین بروکس توصیه میکند که معاملهگران به نسبت ریسک به پاداش (Risk/Reward Ratio) توجه کنند و سعی کنند با هر معامله به سودی بیشتر از حد ضرر خود دست یابند.
۸) زمانبندی دقیق و تحلیل تایم فریمها
بروکس به شدت به اهمیت زمانبندی دقیق ورود و خروج از معاملات تأکید دارد. او توصیه میکند که معاملهگران از تایم فریمهای کوچکتر (مانند ۱ دقیقه یا ۵ دقیقه) برای ورود دقیق به معامله استفاده کنند. تحلیل تایم فریمهای کوچکتر در داخل روندهای بزرگتر به معاملهگر کمک میکند تا به بهترین نقطه برای ورود دست یابد.
مراحل اجرای استراتژی بازگشتی (Pullback Trading Strategy)
تشخیص روند اصلی: ابتدا باید مطمئن شوید که بازار در یک روند صعودی یا نزولی قرار دارد. این کار با استفاده از تایم فریمهای بالاتر انجام میشود.
انتظار برای وقوع پولبک: منتظر بمانید تا یک پولبک یا اصلاح قیمتی در خلاف جهت روند اصلی شکل بگیرد.
شناسایی نقطه ورود: با مشاهده پایان پولبک و شروع حرکت دوباره قیمت در جهت روند اصلی، وارد معامله شوید.
تعیین حد ضرر: حد ضرر را دقیقاً زیر پایینترین نقطه پولبک (در روند صعودی) یا بالاترین نقطه پولبک (در روند نزولی) قرار دهید.
تعیین هدف قیمتی: هدف قیمتی خود را بر اساس سطوح کلیدی بعدی یا نسبت ریسک به پاداش تعیین کنید.
مثال عملی از استراتژی پولبک:
فرض کنید بازار تتر در یک روند صعودی قرار دارد و قیمت از ۶۵,۰۰۰ تومان به ۶۸,۰۰۰ تومان افزایش یافته است. پس از این افزایش، قیمت شروع به بازگشت به سمت سطح حمایت ۶۶,۵۰۰ تومان میکند. در این مرحله، معاملهگر منتظر شکلگیری یک کندل صعودی است که نشاندهنده پایان پولبک و آغاز حرکت صعودی جدید است. با تشکیل کندل صعودی و عبور از سطح ۶۷,۰۰۰ تومان، معاملهگر وارد معامله خرید میشود و حد ضرر خود را در زیر سطح ۶۶,۵۰۰ تومان قرار میدهد. هدف قیمتی میتواند سطح ۶۹,۰۰۰ تومان یا بیشتر باشد، بسته به تحلیل سطوح مقاومتی بعدی.
استراتژی پولبک یکی از استراتژیهای پیچیدهتر و حرفهایتر در سبک ال بروکس است که به معاملهگران اجازه میدهد با ریسک کمتر و در زمانهای اصلاحی بازار وارد معامله شوند. این استراتژی با توجه به دقت در شناسایی روندها، پولبکها و زمانبندی دقیق ورود و خروج، به معاملهگران کمک میکند تا معاملات موفقتری را انجام دهند و از روندهای اصلی بازار بهرهبرداری کنند.
استراتژی ادامهدهنده روند (Trend Continuation Strategy)
یکی از استراتژیهای ادامهدهنده بسیار موثر در سبک ال بروکس، استراتژی معامله در ادامه روند (Trend Continuation Trading) است. این استراتژی به معاملهگران کمک میکند تا از ادامه حرکتهای قوی قیمتی در جهت روند اصلی بهرهبرداری کنند. در این روش، بهجای پیشبینی برگشت قیمت، تمرکز روی استفاده از حرکات رونددار و معامله در جهت آنها است.
در استراتژی ادامهدهنده، معاملهگران به دنبال نقاطی هستند که قیمت پس از یک اصلاح کوتاهمدت یا استراحت، دوباره در جهت روند اصلی به حرکت خود ادامه دهد. هدف این استراتژی بهرهبرداری از ادامه حرکت در روند صعودی یا نزولی قوی است.
اصول کلیدی استراتژی ادامهدهنده در سبک ال بروکس
۱) تشخیص روند اصلی
اولین گام در این استراتژی، شناسایی روند اصلی بازار است. ال بروکس به معاملهگران توصیه میکند که برای تشخیص روند از تایم فریمهای بالاتر استفاده کنند. روندها میتوانند به صورت صعودی یا نزولی باشند و معاملهگر باید مطمئن شود که روند بهوضوح تعریف شده است. این روند میتواند از طریق خطوط روند یا میانگین متحرک مشخص شود.
۲) استراحت در روند (Pullback یا Consolidation)
در ادامه روند، بازار معمولاً بهطور موقت متوقف میشود یا یک حرکت اصلاحی کوچک انجام میدهد. این توقف میتواند به شکل پولبک یا رنج (Consolidation) ظاهر شود. در این مرحله، معاملهگران باید منتظر بمانند تا بازار نشانههایی از ادامه حرکت در جهت روند اصلی را نشان دهد.
۳) تشخیص کندلهای قدرتمند در جهت روند
یکی از نشانههای ادامه روند، شکلگیری کندلهای قدرتمند در جهت روند است. در این مرحله، معاملهگران باید به دنبال کندلهای صعودی قوی در یک روند صعودی و کندلهای نزولی قوی در یک روند نزولی باشند. این کندلها معمولاً نشان میدهند که بازار آماده است حرکت خود را ادامه دهد.
۴) شکست سطوح کلیدی (Breakout)
در استراتژی ادامهدهنده، معاملهگران اغلب منتظر وقوع شکست از یک سطح کلیدی هستند. این سطح میتواند بالاترین یا پایینترین نقطه پولبک باشد یا سطحی که بازار در آن متوقف شده است (مثل یک محدوده مقاومتی یا حمایتی). هنگامی که قیمت از این سطوح عبور کند، نشانهای از ادامه حرکت در جهت روند اصلی است و معاملهگر باید وارد معامله شود.
۵) ورود به معامله در جهت روند
پس از شکست و تایید ادامه حرکت، معاملهگر باید وارد معامله در جهت روند شود. در این مرحله، معاملهگر میتواند بهدقت زمانبندی کند و در بهترین نقطه وارد بازار شود. در روند صعودی، ورود به معامله خرید و در روند نزولی، ورود به معامله فروش انجام میشود.
۶) تعیین حد ضرر (Stop Loss)
یکی از مهمترین اصول در استراتژی ادامهدهنده، تعیین دقیق حد ضرر است. بروکس توصیه میکند که معاملهگران حد ضرر خود را در نزدیکی سطح پولبک یا زیر/بالای کندل شکست قرار دهند. این کار به معاملهگر کمک میکند تا در صورت وقوع حرکت معکوس، زیان خود را به حداقل برساند.
۷) تعیین اهداف قیمتی (Profit Targets)
در این استراتژی، معاملهگر باید اهداف قیمتی خود را بر اساس سطوح کلیدی بعدی یا بر اساس حرکت روندی قبلی تعیین کند. بروکس توصیه میکند که معاملهگران به نسبت ریسک به پاداش توجه کنند و سعی کنند به سودی حداقل دو برابر ریسک خود دست یابند. همچنین در روندهای قوی، میتوان به جای تعیین هدف قیمتی ثابت، معامله را به صورت مرحلهای مدیریت کرد و بخشی از سود را در نقاط کلیدی گرفته و باقیمانده معامله را در طول روند نگه داشت.
مثالهای کلیدی از استراتژی ادامهدهنده
الف) روند صعودی قوی
فرض کنید بازار تتر در یک روند صعودی قرار دارد و قیمت از ۶۵,۰۰۰ تومان به ۶۸,۰۰۰ تومان رسیده است. پس از یک استراحت کوتاه یا اصلاح به سطح ۶۷,۵۰۰ تومان، یک کندل صعودی قوی تشکیل میشود و قیمت دوباره شروع به افزایش میکند. در این مرحله، معاملهگر پس از شکست سطح ۶۸,۰۰۰ تومان وارد معامله خرید میشود و حد ضرر خود را زیر سطح ۶۷,۵۰۰ تومان قرار میدهد. هدف قیمتی او میتواند سطح ۶۹,۵۰۰ تومان باشد یا بر اساس نسبت ریسک به پاداش تنظیم شود.
ب) روند نزولی قوی
در یک روند نزولی، قیمت یک دارایی از ۴۰,۰۰۰ تومان به ۳۸,۰۰۰ تومان کاهش یافته است. پس از یک اصلاح کوچک به ۳۸,۵۰۰ تومان، قیمت دوباره شروع به کاهش میکند. در این مرحله، معاملهگر باید منتظر شکست سطح ۳۸,۰۰۰ تومان بماند و سپس وارد معامله فروش شود. حد ضرر میتواند بالای سطح ۳۸,۵۰۰ تومان قرار گیرد و هدف قیمتی در سطوح پایینتر یا با توجه به نسبت ریسک به پاداش تنظیم شود.
نکات مهم برای اجرای استراتژی ادامهدهنده
استفاده از تایم فریمهای بالاتر برای تایید روند اصلی: ال بروکس به معاملهگران توصیه میکند که همیشه روند اصلی را در تایم فریمهای بالاتر بررسی کنند و سپس در تایم فریمهای کوچکتر به دنبال نقاط ورود باشند.
صبر برای تایید شکست: معاملهگران نباید تنها به وقوع اصلاح یا استراحت اکتفا کنند، بلکه باید منتظر شکست از این نواحی و تایید حرکت ادامهدهنده باشند.
مدیریت معامله به صورت پلکانی: در بازارهای قوی، بروکس توصیه میکند که معاملهگران بهجای خروج کامل در یک نقطه، معامله خود را به صورت مرحلهای مدیریت کنند. یعنی بخشی از سود را در نقاط کلیدی بگیرند و بقیه معامله را در صورت ادامه حرکت روند نگه دارند.
استفاده از کندلهای قدرتمند: کندلهای قدرتمند در جهت روند معمولاً نشاندهنده تمایل بازار به ادامه حرکت است. معاملهگران باید به دقت به این کندلها توجه کنند و ورود خود را پس از تشکیل آنها تایید کنند.
جمع بندی
تحلیل تکنیکال به سبک ال بروکس با تمرکز بر پرایس اکشن و رفتار خالص قیمت، به معاملهگران امکان میدهد که بدون نیاز به اندیکاتورهای پیچیده، با استفاده از ساختارهای قیمتی و کندلها، حرکات بازار را بهدرستی تحلیل کنند و فرصتهای معاملاتی مناسبی پیدا کنند. این سبک شامل استراتژیهای کلیدی مانند معاملهگری بر اساس شکست، بازگشتی، و ادامهدهنده روند است که هر کدام برای شرایط مختلف بازار مناسب هستند.استفاده از این ابزارها و استراتژیها به معاملهگران کمک میکند تا بهطور موثرتری حرکات بازار را درک کنند و بر اساس ساختارهای قیمتی دقیق، تصمیمات معاملاتی هوشمندانهای اتخاذ کنند. با ترکیب استراتژیهای شکست، بازگشتی، و ادامهدهنده همراه با تحلیل روندها و کانالها، معاملهگران میتوانند در انواع مختلف شرایط بازار، از جمله حرکتهای قوی و پایدار یا اصلاحهای کوتاهمدت، فرصتهای سودآوری پیدا کنند.
دیدگاهتان را بنویسید