تحلیل و سیگنال رایگان تمامی بازارهای مالی با هوش مصنوعی بایتیکل

ورود

ثبت نام

خانه >

تحلیل ها >

جنگ تجاری ایالات متحده و چین

جنگ تجاری ایالات متحده و چین

GlobalWolfStreet

analysis_chart
مشخصات معامله

قیمت در زمان انتشار:

۴,۴۴۷.۴۵

توضیحات
مقدمه

جنگ تجاری ایالات متحده و چین، یکی از مهم‌ترین درگیری‌های اقتصادی در تاریخ معاصر، فراتر از یک اختلاف بر سر تعرفه‌ها و عدم تعادل‌های تجاری است. این یک درگیری ژئوپولیتیکی و اقتصادی بین دو اقتصاد بزرگ جهان است — یکی یک ابرقدرت مستقر، ایالات متحده، و دیگری، چین، یک قدرت جهانی در حال ظهور. در هسته این جنگ تجاری، مبارزات عمیق‌تری بر سر فناوری، نفوذ جهانی، حقوق مالکیت معنوی و معماری آینده اقتصاد جهانی منعکس می‌شود.

این جنگ تجاری که به طور رسمی در سال 2018 تحت مدیریت رئیس‌جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، آغاز شد، زنجیره‌های تأمین جهانی را مختل کرد، بر میلیاردها مصرف‌کننده تأثیر گذاشت و روابط تجاری بین‌المللی را بازتعریف کرد. تعرفه‌های وضع‌شده توسط هر دو طرف تصمیمات تجاری، الگوهای سرمایه‌گذاری و استراتژی‌های اقتصادی را در سراسر جهان تغییر داد. اگرچه چندین دور مذاکره و توافقات جزئی تلاش کرده‌اند تا تنش‌ها را کاهش دهند، رقابت همچنان ادامه دارد و بر سیاست تجاری، برنامه‌ریزی اقتصادی و دیپلماسی حتی تا اواسط دهه 2020 تأثیر می‌گذارد.

این مقاله به بررسی ریشه‌ها، دینامیک‌ها و پیامدهای دوربرد جنگ تجاری ایالات متحده و چین می‌پردازد. این مقاله به بررسی زمینه تاریخی، انگیزه‌های اقتصادی و سیاسی، تحولات کلیدی، واکنش‌های جهانی و پیامدهای بلندمدت برای تجارت بین‌المللی و نظم اقتصادی می‌پردازد.

1. زمینه: روابط اقتصادی ایالات متحده و چین قبل از جنگ تجاری
1.1 ظهور چین به عنوان یک قدرت اقتصادی جهانی

در چهار دهه گذشته، تحول اقتصادی چین به طرز شگفت‌انگیزی بوده است. پس از اصلاحات اقتصادی که توسط دنگ شیائوپنگ در سال 1978 آغاز شد، چین از یک سیستم برنامه‌ریزی مرکزی به یک اقتصاد بازار محور منتقل شد. ورود این کشور به سازمان تجارت جهانی (WTO) در سال 2001 نقطه عطفی بود که چین را به سیستم تجاری جهانی ادغام کرد و به آن اجازه داد تا به "کارخانه جهان" تبدیل شود.

تولید ناخالص داخلی چین به طور متوسط 9–10% در سال برای دهه‌ها رشد کرد و صدها میلیون نفر را از فقر نجات داد. صادرات آن — از کالاهای تولیدی با هزینه پایین تا محصولات با فناوری بالا — بازارهای جهانی را پر کرد. تا سال 2010، چین از ژاپن پیشی گرفت و به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شد.

1.2 رابطه تجاری ایالات متحده و چین

برای دهه‌ها، ایالات متحده و چین یک رابطه تجاری متقابلاً سودمند، هرچند به طور فزاینده‌ای نامتعادل، حفظ کردند. ایالات متحده بزرگ‌ترین بازار صادراتی چین شد، در حالی که شرکت‌های آمریکایی به تولید و نیروی کار ارزان چین دسترسی پیدا کردند. با این حال، این رابطه عدم تعادل‌های تجاری بزرگی ایجاد کرد. تا سال 2017، کسری تجاری ایالات متحده با چین به بیش از 375 میلیارد دلار رسید که بزرگ‌ترین کسری تجاری دوجانبه در جهان بود.

در حالی که مصرف‌کنندگان آمریکایی از قیمت‌های پایین‌تر بهره‌مند شدند، سیاست‌گذاران و صنایع ایالات متحده نگران از دست دادن مشاغل تولیدی، سرقت مالکیت معنوی و ادعای چین در مورد شیوه‌های تجاری ناعادلانه بودند. این مسائل بذرهای درگیری اقتصادی را کاشتند که بعداً به جنگ تجاری تمام‌عیار تبدیل شد.

2. علل جنگ تجاری ایالات متحده و چین
2.1 عدم تعادل تجاری

یک شکایت مرکزی ایالات متحده، کسری تجاری عظیم با چین بود. دولت ترامپ این عدم تعادل را به عنوان نشانه‌ای از ناعادلانه بودن روابط تجاری و اینکه چین سیستم را به نفع خود دستکاری می‌کند، می‌دید. در حالی که اقتصاددانان استدلال می‌کنند که کسری‌های تجاری به خودی خود مضر نیستند، از نظر سیاسی، این کسری نماد مشاغل از دست رفته و تضعیف صنایع آمریکایی بود.

2.2 سرقت مالکیت معنوی و فناوری

عامل اصلی دیگر، ادعای سرقت مالکیت معنوی (IP) بود. ایالات متحده چین را متهم به مجبور کردن شرکت‌های آمریکایی به انتقال فناوری به عنوان شرط دسترسی به بازار کرد. گزارش‌ها نشان می‌دهد که شرکت‌های چینی از اسرار تجاری، پتنت‌ها و نرم‌افزارهای دزدیده‌شده ایالات متحده، به ویژه در بخش‌های پیشرفته مانند هوافضا، نیمه‌هادی‌ها و بیوتکنولوژی بهره‌مند شده‌اند.

2.3 استراتژی "ساخته شده در چین 2025"

ابتکار "ساخته شده در چین 2025" که در سال 2015 راه‌اندازی شد، هدفش تبدیل کشور به یک رهبر جهانی در تولید پیشرفته و صنایع با فناوری بالا مانند رباتیک، هوش مصنوعی و انرژی‌های تجدیدپذیر بود. ایالات متحده این سیاست را به عنوان چالشی مستقیم برای تسلط فناوری و رهبری اقتصادی آمریکایی در نظر گرفت. واشنگتن نگران بود که سیاست‌های صنعتی دولتی چین رقابت جهانی را به طور ناعادلانه‌ای متمایل کند.

2.4 اتهامات دستکاری ارز

ایالات متحده همچنین چین را به دستکاری مصنوعی یوان متهم کرد تا صادرات چینی را ارزان‌تر و واردات را گران‌تر کند و بدین ترتیب رقابت صادراتی خود را حفظ کند. اگرچه این اتهام مورد بحث قرار گرفته است، اما به درک اینکه چین در حال دستکاری دینامیک‌های بازار برای کسب مزیت است، کمک کرد.

2.5 رقابت سیاسی و استراتژیک

فراتر از اقتصاد، جنگ تجاری به شدت ریشه در رقابت استراتژیک داشت. ایالات متحده به نفوذ رو به رشد چین در آسیا، ابتکار کمربند و جاده و مدرنیزاسیون نظامی آن به عنوان چالشی برای تسلط جهانی آمریکایی نگاه می‌کرد. بنابراین، درگیری تجاری به یک نماینده برای رقابت ژئوپولیتیکی وسیع‌تر تبدیل شد.

3. زمان‌بندی رویدادهای کلیدی
3.1 2018: آغاز جنگ

مارس 2018: ایالات متحده تعرفه‌هایی بر واردات فولاد (25%) و آلومینیوم (10%) وضع کرد و چین را در میان دیگر کشورها هدف قرار داد.

آوریل 2018: چین با تعرفه‌هایی به ارزش 3 میلیارد دلار بر کالاهای آمریکایی، از جمله محصولات کشاورزی، تلافی کرد.

ژوئیه 2018: ایالات متحده تعرفه‌های 25% بر کالاهای چینی به ارزش 34 میلیارد دلار وضع کرد. چین نیز به همین ترتیب پاسخ داد.

سپتامبر 2018: ایالات متحده تعرفه‌هایی بر واردات چینی به ارزش 200 میلیارد دلار وضع کرد که منجر به تلافی بیشتر چین شد.

3.2 2019: تشدید و مذاکرات

مه 2019: مذاکرات تجاری به بن‌بست رسید و ایالات متحده تعرفه‌ها بر 200 میلیارد دلار کالاهای چینی را از 10% به 25% افزایش داد.

اوت 2019: ایالات متحده چین را به عنوان "دستکاری‌کننده ارز" معرفی کرد.

دسامبر 2019: هر دو کشور بر سر یک توافق تجاری "فاز یک" توافق کردند که تنش‌ها را کاهش داد.

3.3 2020: توافق فاز یک

توافق فاز یک که در ژانویه 2020 امضا شد، از چین خواسته بود که در دو سال 200 میلیارد دلار کالاهای آمریکایی بیشتری خریداری کند و حفاظت از مالکیت معنوی را بهبود بخشد. با این حال، پاندمی COVID-19 جریان‌های تجاری را مختل کرد و چین نتوانست به تعهدات خرید خود عمل کند.

3.4 2021–2024: تنش‌های باقی‌مانده

حتی پس از ورود جو بایدن به کاخ سفید، بیشتر تعرفه‌ها در جای خود باقی ماندند. دولت رویکرد سختی در برابر چین حفظ کرد و بر جداسازی استراتژیک، محدودیت‌های فناوری و اتحاد با کشورهای دموکراتیک دیگر برای مقابله با ظهور چین تمرکز کرد. قانون CHIPS و علم ایالات متحده (2022) و کنترل‌های صادراتی بر نیمه‌هادی‌ها رقابت را تشدید کرد.

4. تأثیر اقتصادی جنگ تجاری
4.1 تأثیر بر اقتصاد ایالات متحده

جنگ تجاری تأثیرات مختلطی بر اقتصاد آمریکایی داشت.

تولید و کشاورزی: تولیدکنندگان آمریکایی با هزینه‌های بالاتر ورودی به دلیل تعرفه‌ها بر قطعات چینی مواجه شدند، در حالی که کشاورزان از تعرفه‌های تلافی‌جویانه چین بر سویا، گوشت خوک و ذرت رنج بردند. دولت ایالات متحده میلیاردها دلار یارانه به کشاورزان آسیب‌دیده ارائه داد.

مصرف‌کنندگان: مصرف‌کنندگان آمریکایی برای کالاهایی مانند الکترونیک، لباس و مبلمان قیمت‌های بالاتری پرداخت کردند. مطالعاتی که توسط فدرال رزرو و مؤسسات دانشگاهی انجام شد، نشان داد که بیشتر هزینه‌های تعرفه به مصرف‌کنندگان آمریکایی منتقل شده است.

اشتغال: در حالی که برخی صنایع داخلی از حفاظت تعرفه‌ای بهره‌مند شدند، دیگران با عدم قطعیت، اخراج و کاهش سرمایه‌گذاری مواجه شدند.

4.2 تأثیر بر اقتصاد چین

چین نیز با چالش‌های قابل توجهی مواجه شد:

کاهش صادرات: صادرات چین به ایالات متحده کاهش یافت و بسیاری از تولیدکنندگان مجبور شدند به دنبال بازارهای جایگزین باشند.

کاهش رشد اقتصادی: رشد تولید ناخالص داخلی چین از بیش از 6% در 2018 به حدود 5% در 2020 کاهش یافت.

نوسانات ارزی: یوان در اوج جنگ تجاری کاهش یافت، که خسارات صادرات را کاهش داد اما نشانه‌ای از بی‌ثباتی بود.

پاسخ سیاستی: چین اقداماتی برای تحریک مالی و تسریع نوآوری داخلی به منظور کاهش وابستگی به فناوری‌های ایالات متحده انجام داد.

4.3 تأثیر جهانی

جنگ تجاری تأثیرات جهانی داشت:

زنجیره‌های تأمین: بسیاری از شرکت‌های چندملیتی تولید را از چین به کشورهایی مانند ویتنام، هند و مکزیک متنوع کردند.

بازارهای کالا: نوسانات تقاضای جهانی بر قیمت‌های نفت، فلزات و کالاهای کشاورزی تأثیر گذاشت.

بازارهای سهام: تنش‌های تجاری نوسانات بازار و عدم قطعیت سرمایه‌گذاران را تشدید کرد.

رشد جهانی: صندوق بین‌المللی پول (IMF) تخمین زد که جنگ تجاری 0.8% از تولید ناخالص داخلی جهانی را تا سال 2020 کاهش داده است.

5. رقابت فناوری و جداسازی
5.1 خط مقدم فناوری

فناوری به قلب جنگ تجاری تبدیل شد. ایالات متحده به هدف قرار دادن غول‌های فناوری چینی مانند هوآوی و ZTE پرداخت و به نگرانی‌های امنیت ملی اشاره کرد. محدودیت‌هایی بر صادرات نیمه‌هادی‌ها، نرم‌افزار و تجهیزات آمریکایی به شرکت‌های چینی وضع شد. ایالات متحده همچنین از متحدان خود خواست تا هوآوی را از شبکه‌های 5G حذف کنند.

5.2 رقابت نیمه‌هادی و هوش مصنوعی

نیمه‌هادی‌ها به عنوان مهم‌ترین میدان نبرد ظاهر شدند. ایالات متحده تلاش کرد تا دسترسی چین به چیپ‌های پیشرفته مورد استفاده در هوش مصنوعی و سیستم‌های دفاعی را محدود کند. در پاسخ، چین به شدت در ساخت قابلیت‌های نیمه‌هادی داخلی خود سرمایه‌گذاری کرد و به دنبال خودکفایی فناوری بود.

5.3 جداسازی دیجیتال

مفهوم "جداسازی" — جدا کردن اکوسیستم‌های فناوری ایالات متحده و چین — به محبوبیت رسید. این تغییر شامل محدودیت‌هایی بر اشتراک‌گذاری داده‌ها، بررسی سرمایه‌گذاری و ایجاد زنجیره‌های تأمین فناوری جایگزین بود. در حالی که جداسازی کامل بعید به نظر می‌رسد، این روند چشم‌انداز فناوری جهانی را تغییر داده است.

6. ابعاد سیاسی و استراتژیک
6.1 ملی‌گرایی و سیاست داخلی

در هر دو کشور، ملی‌گرایی نقش مهمی ایفا کرد. در ایالات متحده، جنگ تجاری به عنوان نبردی برای حفاظت از مشاغل و حاکمیت آمریکایی مطرح شد. در چین، دولت از این درگیری برای جلب حمایت داخلی و ترویج خودکفایی اقتصادی تحت شعارهایی مانند "چرخش دوگانه" و "احیای ملی" استفاده کرد.

6.2 اتحادهای جهانی و تغییرات قدرت

جنگ تجاری کشورهای مختلف را به ارزیابی مجدد اتحادها و سیاست‌های تجاری واداشت. اتحادیه اروپا، ژاپن، هند و کشورهای آسه‌آن خود را در حال تعادل روابط بین ایالات متحده و چین یافتند. بسیاری از کشورها از تنوع زنجیره تأمین بهره‌مند شدند و سرمایه‌گذاری‌های جدیدی را جذب کردند زیرا شرکت‌ها به دنبال گزینه‌های جایگزین برای چین بودند.

6.3 روایت جنگ سرد جدید

بسیاری از تحلیلگران جنگ تجاری را به عنوان بخشی از یک "جنگ سرد جدید" توصیف کرده‌اند — یک مبارزه ایدئولوژیک، فناوری و استراتژیک بین سرمایه‌داری دموکراتیک و سرمایه‌داری دولتی استبدادی. با این حال، بر خلاف جنگ سرد ایالات متحده و شوروی، ایالات متحده و چین همچنان به طور اقتصادی به هم وابسته هستند و این وابستگی پیچیده‌ای را ایجاد می‌کند.

7. درس‌های آموخته شده و آینده تجارت جهانی
7.1 محدودیت‌های تعرفه‌ها

جنگ تجاری نشان داد که تعرفه‌ها به تنهایی نمی‌توانند مسائل ساختاری پیچیده را حل کنند. در حالی که آنها فشار وارد کردند، همچنین به ذینفعان داخلی آسیب زدند و تجارت جهانی را مختل کردند. هر دو اقتصاد مقاومتی نشان دادند اما بدون هزینه نبود.

7.2 تغییر به سمت حمایت‌گرایی

این درگیری شتابی به تغییر جهانی به سمت ملی‌گرایی اقتصادی و حمایت‌گرایی داد. کشورها شروع به اولویت‌بندی تولید داخلی، خودکفایی استراتژیک و تاب‌آوری به جای جهانی‌سازی کردند. پاندمی COVID-19 این روند را بیشتر تقویت کرد.

7.3 بازتعریف زنجیره‌های تأمین جهانی

شرکت‌های چندملیتی شروع به اتخاذ استراتژی "چین + 1" کردند — حفظ عملیات در چین در حالی که تولید را در جاهای دیگر گسترش می‌دهند. این تنوع به اقتصادهای نوظهور مانند ویتنام، هند و اندونزی سود رسانده است.

7.4 ظهور خودکفایی فناوری

هر دو کشور در حال پیگیری خودکفایی فناوری هستند — کنترل بر فناوری‌های حیاتی مانند نیمه‌هادی‌ها، 5G و هوش مصنوعی. این رقابت آینده دینامیک‌های قدرت را بیشتر از اقدامات تجاری سنتی تعریف خواهد کرد.

8. راه پیش رو
8.1 تعامل دیپلماتیک و همکاری

با وجود تنش‌ها، همکاری در مسائل جهانی مانند تغییرات اقلیمی، امنیت سایبری و پاسخ به پاندمی ضروری است. گفت‌وگوی سازنده و پایبندی به نهادهای چندجانبه مانند WTO می‌تواند از تشدید بیشتر جلوگیری کند.

8.2 تعادل اقتصادی

هر دو کشور باید به علل ساختاری عدم تعادل رسیدگی کنند. ایالات متحده باید در نوآوری، آموزش و رقابت صنعتی سرمایه‌گذاری کند، در حالی که چین باید بازارها را باز کند، شرکت‌های دولتی را اصلاح کند و شفافیت را افزایش دهد.

8.3 نقش چندجانبه‌گرایی

نهادهای تجارت جهانی نیاز به اصلاح دارند تا واقعیت‌های اقتصادی مدرن را منعکس کنند. یک سیستم مبتنی بر قوانین که رقابت عادلانه و همکاری فناوری را تضمین کند، برای ثبات جهانی حیاتی است.

نتیجه‌گیری

جنگ تجاری ایالات متحده و چین فراتر از یک اختلاف بر سر تعرفه‌ها یا کسری‌های تجاری است — این یک درگیری تعیین‌کننده در قرن 21 است که مبارزه برای رهبری جهانی در اقتصاد، فناوری و ایدئولوژی را در بر می‌گیرد. در حالی که هر دو کشور در کوتاه‌مدت متحمل خسارات شدند، پیامد عمیق‌تر، بازپیکربندی نظم اقتصادی جهانی بوده است.

جنگ تجاری شتابی به سمت حمایت‌گرایی، ملی‌گرایی فناوری و تنوع زنجیره تأمین داد. این درگیری آسیب‌پذیری‌های وابستگی جهانی را نمایان کرد و نیاز به یک رویکرد متعادل بین رقابت و همکاری را برجسته کرد. در حالی که ایالات متحده و چین به شکل‌دهی به عصر پس از جهانی‌سازی ادامه می‌دهند، بقیه جهان به دقت نظاره می‌کند و به واقعیت جدید قدرت اقتصادی چندقطبی سازگار می‌شود.

در نهایت، آینده رفاه جهانی به این بستگی دارد که دو غول چگونه می‌توانند با هم coexist کنند — تعادل رقابت با همکاری و رقابت با مسئولیت. تنها از طریق یک محیط تجاری پایدار و عادلانه می‌توان رشد پایدار جهانی را در دهه‌های آینده به دست آورد.

آخرین تحلیل‌های undefined

خلاصه تحلیل ها
مشاهده بیشتر
تحلیل هوشمند چارت DOGSUSDT
صعودی

تحلیل هوشمند چارت DOGSUSDT

در نمودار روزانه DOGEUSDT، شاخص RSI در سطح پایین حدود ۲.۷۳ قرار دارد که نشانگر وضعیت اشباع فروش موقت است. همزمان، شاخص استوک‌استیک نیز در نزدیکی منطقه...

امیر  احمدی-image

امیر احمدی

16 دقیقه قبل

منتخب سردبیر

مشاهده بیشتر

دستیار هوشمند ارز دیجیتال

ترمینال ترید بایتیکل نرم‌افزار جامع ترید و سرمایه‌گذاری در بازار ارز دیجیتال است و امکاناتی مانند دوره‌های آموزشی ترید و سرمایه‌گذاری، تریدینگ ویو بدون محدودیت، هوش مصنوعی استراتژی ساز ترید، کلیه داده‌‌های بازارهای مالی شامل داده‌های اقتصاد کلان، تحلیل احساسات بازار، تکنیکال و آنچین، اتصال و مدیریت حساب صرافی‌ها و تحلیل‌های لحظه‌ای را برای کاربران فراهم می‌کند.

دستیار هوشمند ارز دیجیتال
دستیار هوشمند ارز دیجیتال