تحلیل و سیگنال رایگان تمامی بازارهای مالی با هوش مصنوعی بایتیکل
چگونه تاکاشی کاتهگاوا (BNF) 15,000 دلار را به 160 میلیون دلار تبدیل کرد!
TraderRahulPal

مشخصات معامله
قیمت در زمان انتشار:
۱۱۳,۵۷۵.۰۵
توضیحات
سلام تریدرها!
هر تریدر رویای آزادی را دارد، برای کسب درآمد از هر جایی، بدون رئیس، بدون محدودیت.
اما تعداد بسیار کمی این رویا را به واقعیت تبدیل میکنند. یک مرد این کار را کرد، به آرامی، بدون خودستایی، بدون تیم، بدون هیاهو، فقط با انضباط.
نام او تاکاشی کاتهگاوا است، که به عنوان BNF شناخته میشود و سفر او یکی از بزرگترین داستانها در تاریخ تریدینگ باقی مانده است.
او به دنبال بازار نبود. او آن را مشاهده کرد، مطالعه کرد و ذهن پشت هر شمع را درک کرد.
این فقط داستان چگونگی کسب میلیونها نیست، بلکه داستان چگونگی تسلط بر خود است.
1. آغاز، تریدر بدون مربی، بدون برنامه و فقط یک رویا
BNF با حدود 1.6 میلیون ین (حدود 15,000 دلار) در اوایل دهه 2000 در ژاپن شروع کرد، زمانی که بازارها پس از سقوط داتکام بسیار نوسانی بودند.
او هیچ آموزش مالی رسمی نداشت، هیچ معلمی، هیچ ابزار لوکسی، فقط کنجکاوی و اینترنت.
آپارتمان کوچک او در توکیو به دنیای او تبدیل شد، یک میز، یک صفحهنمایش و مشاهده بیپایان.
در مصاحبهها، او گفت که با تماشای نحوه حرکت قیمتها در زمان وحشت و شگفتی شروع کرد.
او سعی نمیکرد آینده را پیشبینی کند، بلکه سعی میکرد رفتار انسانی را درک کند.
"مردم هر روز همان اشتباهات را در بازار تکرار میکنند. وقتی این را درک کنید، نیازی به پیشبینی ندارید."
2. باور اصلی او، تریدینگ 80% روانشناسی، 20% منطق
BNF معتقد بود که بازارها بر اساس اطلاعات حرکت نمیکنند، بلکه بر اساس احساسات حرکت میکنند.
او اغلب میگفت که مهارت واقعی در پیدا کردن سهام بزرگ بعدی نیست، بلکه در کنترل واکنشهای خود زمانی که دیگران کنترل خود را از دست میدهند، است.
او از اهرم اجتناب میکرد زیرا نمیخواست ترس بر تصمیماتش تأثیر بگذارد.
او به دنبال گوروها یا پیشبینیها نبود، بلکه به دادهها و الگوها اعتماد میکرد.
او به دنبال "اهداف سود" نبود، بلکه بر روی حفاظت از سرمایه و ثبات ذهنی تمرکز میکرد.
او تریدینگ را به عنوان یک میدان نبرد ذهنی میدید، نه یک ماشین پولسازی.
برای او، آرام ماندن عاطفی از گرفتن یک حرکت بزرگ ارزشمندتر بود.
"زمانی که کنترل عاطفی خود را از دست بدهید، بازی تمام است."
3. استراتژی او، خرید در وحشت، فروش در آرامش
کل استراتژی BNF بر اساس احساسات انسانی ساخته شده بود.
او سعی نمیکرد پیشبینی کند، بلکه واکنش نشان میداد زمانی که جمعیت تعادل خود را از دست میداد.
او هر وحشت، اخبار شرکتی، نتایج بد، سقوطها را مطالعه کرد و شناسایی کرد که چه زمانی ترس بیش از حد است.
او به دنبال سهامهایی بود که به دلیل وحشت عمومی سقوط کرده بودند، نه به دلیل مشکلات واقعی.
او زمانی وارد میشد که جمعیت قبلاً تسلیم شده بود، زمانی که ترس به ناامیدی تبدیل میشد.
او زمانی خارج میشد که اعتماد دوباره بازمیگشت، قبل از اینکه طمع دوباره حاکم شود.
این فقط یک ایده "خرید در افت" نبود. این در مورد درک چرخههای احساسات، ترس، انکار، امید، طمع و اینکه کجا باید خود را قرار دهد، بود.
او یک بار گفت: "زمانی که مردم از خرید میترسند، من خرید میکنم. زمانی که مردم احساس امنیت میکنند، من میفروشم."
این جمله تنها فلسفه او را توضیح میدهد.
4. شوک لایودور، لحظه تعیینکننده او
در سال 2006، بازارهای ژاپن تحت تأثیر رسوایی لایودور قرار گرفتند.
سهامها به شدت سقوط کردند، تریدرهای خردهفروشی وحشت کردند و کارگزاران با سفارشات فروش سیلآسا مواجه شدند.
اما در حالی که همه در ترس یخ زده بودند، BNF یک فرصت دید.
او متوجه شد که شرکتهای بنیادی قوی به دلیل هیچ دلیلی جز وحشت در حال سقوط هستند.
او به آرامی شروع به خرید در مقادیر کم کرد در حالی که بازار در حال سقوط بود.
در عرض چند هفته، با کاهش وحشت، ارزش پرتفوی او به شدت افزایش یافت.
این رویداد او را از یک تریدر کوچک به یک میلیونر تبدیل کرد.
اما حتی پس از کسب آن پول، او روال خود را تغییر نداد، همان اتاق، همان کامپیوتر، همان تمرکز.
"زندگی من به لوکس نیاز ندارد. رضایت من از تسلط بر خودم میآید."
5. روال روزانه او، انضباط پشت آرامش
BNF تریدینگ را به عنوان یک حرفه میدید، نه یک قمار.
او روز خود را با مرور معاملات گذشته، نه نمودارها، آغاز میکرد.
او جایی که عاطفی شده بود را یادداشت میکرد، نه جایی که پول از دست داده بود.
او از رسانهها و سر و صدا اجتناب میکرد، نه تلویزیون مالی، نه گپهای اجتماعی.
او بدن خود را سالم نگه میداشت و از استرس دوری میکرد، زیرا معتقد بود که تیزبینی ذهنی نیاز به تعادل جسمی دارد.
تریدینگ او به قدری دقیق بود که میتوانست روزها بدون انجام معامله بگذرد.
برای او، "عدم معامله نیز یک معامله است."
او معتقد بود که بازار صبر را پاداش میدهد، نه فعالیت.
6. چرا هرگز کنترل را از دست نداد، فلسفه جدایی
BNF پول را به عنوان یک ابزار میدید، نه یک هدف.
او گفت که زمانی که شروع به ترید "برای پول" میکنید، وضوح خود را از دست میدهید.
پول نتیجه تصمیمگیری خوب است، نه هدف آن.
او هرگز پیروزیهای بزرگ را جشن نمیگرفت.
او هرگز پس از ضررها، معاملات انتقامی انجام نمیداد.
او احساسات را ثابت نگه میداشت، چه سود باشد و چه ضرر، رفتار او یکسان باقی میماند.
این چیزی است که او را متفاوت میکرد.
بیشتر تریدرها با هر نوسان عاطفی بالا و پایین میروند، او در مرکز باقی میماند و طوفان را مشاهده میکند به جای اینکه بخشی از آن شود.
"اگر خیلی خوشحال یا خیلی ناراحت شوم، ترید را متوقف میکنم. این به این معنی است که کنترل را از دست دادهام."
7. درسهایی که BNF برای هر تریدر به جا گذاشت
تریدینگ یک جنگ روانی است، نه یک جنگ ریاضی.
اعداد مهم نیستند اگر احساسات شما تصمیمات شما را کنترل کنند.
حفاظت از سرمایه اولین سود شماست.
او هرگز اجازه نداد که خودخواهی او را مجبور کند همه چیز را برای سود سریع به خطر بیندازد.
صبر لبه واقعی است.
او میتوانست روزها برای ورود ایدهآل صبر کند و یک بار بدون تردید ضربه بزند.
سر و صدا را نادیده بگیرید.
او اهمیتی نمیداد که تحلیلگران چه میگویند یا بازار "باید" به کجا برود. او بر اساس آنچه میدید ترید میکرد، نه آنچه امیدوار بود.
BNF ثابت کرد که ثبات و آرامش هر استراتژی پیشرفتهای را شکست میدهد.
نکته راهول:
شما نیازی به ترید مانند BNF برای موفقیت ندارید، اما میتوانید یاد بگیرید که مانند او فکر کنید.
بزرگترین هدف شما در تریدینگ باید تسلط بر واکنشهای خود باشد، نه پیشبینی بازار.
پول زمانی به دنبالتان میآید که از آن فرار کنید.
نتیجه:
تاکاشی کاتهگاوا، مردی که جهان او را BNF مینامد، فقط 160 میلیون دلار کسب نکرد.
او چیزی قدرتمندتر به دست آورد، او در هرج و مرج آرامش را به دست آورد.
او نشان داد که تریدینگ در مورد شکست دادن دیگران نیست، بلکه در مورد شکست دادن تمایلات خود است.
میراث او اثباتی است که در بازارها، صبر قدرت نهایی است و سکوت بزرگترین استراتژی.
هر تریدر رویای آزادی را دارد، برای کسب درآمد از هر جایی، بدون رئیس، بدون محدودیت.
اما تعداد بسیار کمی این رویا را به واقعیت تبدیل میکنند. یک مرد این کار را کرد، به آرامی، بدون خودستایی، بدون تیم، بدون هیاهو، فقط با انضباط.
نام او تاکاشی کاتهگاوا است، که به عنوان BNF شناخته میشود و سفر او یکی از بزرگترین داستانها در تاریخ تریدینگ باقی مانده است.
او به دنبال بازار نبود. او آن را مشاهده کرد، مطالعه کرد و ذهن پشت هر شمع را درک کرد.
این فقط داستان چگونگی کسب میلیونها نیست، بلکه داستان چگونگی تسلط بر خود است.
1. آغاز، تریدر بدون مربی، بدون برنامه و فقط یک رویا
BNF با حدود 1.6 میلیون ین (حدود 15,000 دلار) در اوایل دهه 2000 در ژاپن شروع کرد، زمانی که بازارها پس از سقوط داتکام بسیار نوسانی بودند.
او هیچ آموزش مالی رسمی نداشت، هیچ معلمی، هیچ ابزار لوکسی، فقط کنجکاوی و اینترنت.
آپارتمان کوچک او در توکیو به دنیای او تبدیل شد، یک میز، یک صفحهنمایش و مشاهده بیپایان.
در مصاحبهها، او گفت که با تماشای نحوه حرکت قیمتها در زمان وحشت و شگفتی شروع کرد.
او سعی نمیکرد آینده را پیشبینی کند، بلکه سعی میکرد رفتار انسانی را درک کند.
"مردم هر روز همان اشتباهات را در بازار تکرار میکنند. وقتی این را درک کنید، نیازی به پیشبینی ندارید."
2. باور اصلی او، تریدینگ 80% روانشناسی، 20% منطق
BNF معتقد بود که بازارها بر اساس اطلاعات حرکت نمیکنند، بلکه بر اساس احساسات حرکت میکنند.
او اغلب میگفت که مهارت واقعی در پیدا کردن سهام بزرگ بعدی نیست، بلکه در کنترل واکنشهای خود زمانی که دیگران کنترل خود را از دست میدهند، است.
او از اهرم اجتناب میکرد زیرا نمیخواست ترس بر تصمیماتش تأثیر بگذارد.
او به دنبال گوروها یا پیشبینیها نبود، بلکه به دادهها و الگوها اعتماد میکرد.
او به دنبال "اهداف سود" نبود، بلکه بر روی حفاظت از سرمایه و ثبات ذهنی تمرکز میکرد.
او تریدینگ را به عنوان یک میدان نبرد ذهنی میدید، نه یک ماشین پولسازی.
برای او، آرام ماندن عاطفی از گرفتن یک حرکت بزرگ ارزشمندتر بود.
"زمانی که کنترل عاطفی خود را از دست بدهید، بازی تمام است."
3. استراتژی او، خرید در وحشت، فروش در آرامش
کل استراتژی BNF بر اساس احساسات انسانی ساخته شده بود.
او سعی نمیکرد پیشبینی کند، بلکه واکنش نشان میداد زمانی که جمعیت تعادل خود را از دست میداد.
او هر وحشت، اخبار شرکتی، نتایج بد، سقوطها را مطالعه کرد و شناسایی کرد که چه زمانی ترس بیش از حد است.
او به دنبال سهامهایی بود که به دلیل وحشت عمومی سقوط کرده بودند، نه به دلیل مشکلات واقعی.
او زمانی وارد میشد که جمعیت قبلاً تسلیم شده بود، زمانی که ترس به ناامیدی تبدیل میشد.
او زمانی خارج میشد که اعتماد دوباره بازمیگشت، قبل از اینکه طمع دوباره حاکم شود.
این فقط یک ایده "خرید در افت" نبود. این در مورد درک چرخههای احساسات، ترس، انکار، امید، طمع و اینکه کجا باید خود را قرار دهد، بود.
او یک بار گفت: "زمانی که مردم از خرید میترسند، من خرید میکنم. زمانی که مردم احساس امنیت میکنند، من میفروشم."
این جمله تنها فلسفه او را توضیح میدهد.
4. شوک لایودور، لحظه تعیینکننده او
در سال 2006، بازارهای ژاپن تحت تأثیر رسوایی لایودور قرار گرفتند.
سهامها به شدت سقوط کردند، تریدرهای خردهفروشی وحشت کردند و کارگزاران با سفارشات فروش سیلآسا مواجه شدند.
اما در حالی که همه در ترس یخ زده بودند، BNF یک فرصت دید.
او متوجه شد که شرکتهای بنیادی قوی به دلیل هیچ دلیلی جز وحشت در حال سقوط هستند.
او به آرامی شروع به خرید در مقادیر کم کرد در حالی که بازار در حال سقوط بود.
در عرض چند هفته، با کاهش وحشت، ارزش پرتفوی او به شدت افزایش یافت.
این رویداد او را از یک تریدر کوچک به یک میلیونر تبدیل کرد.
اما حتی پس از کسب آن پول، او روال خود را تغییر نداد، همان اتاق، همان کامپیوتر، همان تمرکز.
"زندگی من به لوکس نیاز ندارد. رضایت من از تسلط بر خودم میآید."
5. روال روزانه او، انضباط پشت آرامش
BNF تریدینگ را به عنوان یک حرفه میدید، نه یک قمار.
او روز خود را با مرور معاملات گذشته، نه نمودارها، آغاز میکرد.
او جایی که عاطفی شده بود را یادداشت میکرد، نه جایی که پول از دست داده بود.
او از رسانهها و سر و صدا اجتناب میکرد، نه تلویزیون مالی، نه گپهای اجتماعی.
او بدن خود را سالم نگه میداشت و از استرس دوری میکرد، زیرا معتقد بود که تیزبینی ذهنی نیاز به تعادل جسمی دارد.
تریدینگ او به قدری دقیق بود که میتوانست روزها بدون انجام معامله بگذرد.
برای او، "عدم معامله نیز یک معامله است."
او معتقد بود که بازار صبر را پاداش میدهد، نه فعالیت.
6. چرا هرگز کنترل را از دست نداد، فلسفه جدایی
BNF پول را به عنوان یک ابزار میدید، نه یک هدف.
او گفت که زمانی که شروع به ترید "برای پول" میکنید، وضوح خود را از دست میدهید.
پول نتیجه تصمیمگیری خوب است، نه هدف آن.
او هرگز پیروزیهای بزرگ را جشن نمیگرفت.
او هرگز پس از ضررها، معاملات انتقامی انجام نمیداد.
او احساسات را ثابت نگه میداشت، چه سود باشد و چه ضرر، رفتار او یکسان باقی میماند.
این چیزی است که او را متفاوت میکرد.
بیشتر تریدرها با هر نوسان عاطفی بالا و پایین میروند، او در مرکز باقی میماند و طوفان را مشاهده میکند به جای اینکه بخشی از آن شود.
"اگر خیلی خوشحال یا خیلی ناراحت شوم، ترید را متوقف میکنم. این به این معنی است که کنترل را از دست دادهام."
7. درسهایی که BNF برای هر تریدر به جا گذاشت
تریدینگ یک جنگ روانی است، نه یک جنگ ریاضی.
اعداد مهم نیستند اگر احساسات شما تصمیمات شما را کنترل کنند.
حفاظت از سرمایه اولین سود شماست.
او هرگز اجازه نداد که خودخواهی او را مجبور کند همه چیز را برای سود سریع به خطر بیندازد.
صبر لبه واقعی است.
او میتوانست روزها برای ورود ایدهآل صبر کند و یک بار بدون تردید ضربه بزند.
سر و صدا را نادیده بگیرید.
او اهمیتی نمیداد که تحلیلگران چه میگویند یا بازار "باید" به کجا برود. او بر اساس آنچه میدید ترید میکرد، نه آنچه امیدوار بود.
BNF ثابت کرد که ثبات و آرامش هر استراتژی پیشرفتهای را شکست میدهد.
نکته راهول:
شما نیازی به ترید مانند BNF برای موفقیت ندارید، اما میتوانید یاد بگیرید که مانند او فکر کنید.
بزرگترین هدف شما در تریدینگ باید تسلط بر واکنشهای خود باشد، نه پیشبینی بازار.
پول زمانی به دنبالتان میآید که از آن فرار کنید.
نتیجه:
تاکاشی کاتهگاوا، مردی که جهان او را BNF مینامد، فقط 160 میلیون دلار کسب نکرد.
او چیزی قدرتمندتر به دست آورد، او در هرج و مرج آرامش را به دست آورد.
او نشان داد که تریدینگ در مورد شکست دادن دیگران نیست، بلکه در مورد شکست دادن تمایلات خود است.
میراث او اثباتی است که در بازارها، صبر قدرت نهایی است و سکوت بزرگترین استراتژی.
مقالات undefined
مشاهده بیشترمنتخب سردبیر
مشاهده بیشتردستیار هوشمند ارز دیجیتال
ترمینال ترید بایتیکل نرمافزار جامع ترید و سرمایهگذاری در بازار ارز دیجیتال است و امکاناتی مانند دورههای آموزشی ترید و سرمایهگذاری، تریدینگ ویو بدون محدودیت، هوش مصنوعی استراتژی ساز ترید، کلیه دادههای بازارهای مالی شامل دادههای اقتصاد کلان، تحلیل احساسات بازار، تکنیکال و آنچین، اتصال و مدیریت حساب صرافیها و تحلیلهای لحظهای را برای کاربران فراهم میکند.

