کدال۳۶۰
مشخصات معامله
قیمت در زمان انتشار:
۳,۹۷۶
توضیحات
✍بازار سرمایه در حاشیه؛ فرصتی که همچنان مغفول مانده است با وجود آنکه اقتصاد ایران برای چهارمین سال متوالی رشد مثبت را تجربه کرده است، بورس تهران نهتنها از این رشد بهرهمند نشده، بلکه برای چهارمین سال پیاپی بازدهی حقیقی منفی را ثبت کرده است. این واگرایی مزمن بین دو شاخص حیاتی اقتصاد – رشد تولید ناخالص داخلی و شاخص کل بازار سهام – هشداری است برای سیاستگذاران که ماهیت سیاستهای اقتصادی نهتنها نتوانسته سرمایهگذاری مولد را تقویت کند، بلکه به فرسایش اعتماد عمومی در بازار سرمایه انجامیده است. ▪️ تقابل دولت و بازار روند تاریخی بورس تهران از دهه ۹۰ تاکنون گویای یک واقعیت تلخ است: وابستگی بیش از حد دولت به درآمدهای نفتی و نگاه ابزاری به بورس، مانع از شکلگیری یک بازار سرمایه بالغ و مستقل شده است. دولت به جای استفاده از بازار سرمایه به عنوان بستری برای تأمین مالی مولد، آن را به ابزاری برای جبران کسری بودجه یا مهار التهابات اقتصادی کوتاهمدت تبدیل کرده است. دخالت در قیمتگذاریها، نرخ خوراک صنایع، تعرفههای صادراتی و حتی سیاستهای انرژی، عملاً موجب شده صنایع بزرگ بورسی نهتنها قدرت برنامهریزی نداشته باشند، بلکه هرگونه ریسکپذیری و سرمایهگذاری بلندمدت برای آنها با عدم قطعیت همراه باشد. از طرفی کاهش سهم مصرف نهایی خانوار از تولید ناخالص داخلی و افت قدرت خرید مردم نیز رمق را از صنایع کوچک و ریالی گرفته است. بازاری بیپناه در برابر تورم و سیاست بازار سهام در اکثر اقتصادهای توسعهیافته بهمثابه آیینهای از وضعیت تولید، سرمایهگذاری و بهرهوری عمل میکند. اما در اقتصاد ایران، بورس بیش از آنکه تابع شاخصهای بنیادی باشد، به متغیرهای اسمی مانند نرخ ارز و تورم و از همه مهمتر انتظارات سیاسی وابسته شده است. سرکوب نرخ ارز، بیثباتی در سیاستهای کلان و حذف یارانههای صنایع به شکل ناگهانی، تنها بخشی از چالشهایی است که بورس تهران طی سالهای اخیر تجربه کرده است. در این میان حتی رشد نرخ دلار نیز به دلیل رشد همزمان هزینهها و تورم نهادهها، دیگر مزیت رقابتی برای شرکتها ایجاد نکرده و نقش حفاظتی بازار سرمایه در برابر تورم را تضعیف کرده است. 🔹فرصتهای نهفته؛ بورس هنوز زنده است اما در دل این انتقادات، باید به واقعیتی مهم اشاره کرد: بورس تهران همچنان یکی از معدود ابزارهای شفاف تأمین مالی در اقتصاد ایران است. شرکتهایی که در این فضا فعالیت میکنند، گزارشهای مالی منتشر میکنند، حسابرسی میشوند و قابلیت جذب سرمایه دارند. اگر دولت و نهادهای نظارتی به جای رویکرد مداخلهگرانه، سیاستهای تسهیلگرانه اتخاذ کنند، میتوان امید داشت که بازار سرمایه به رکن اصلی تأمین مالی تولید تبدیل شود. کاهش دخالتهای دستوری، بازگشت به قواعد اقتصاد بازار و تقویت حکمرانی شرکتی در کنار ثبات نسبی در سیاست خارجی، میتواند مسیر بازگشت اعتماد به بورس را هموار کند. 🔹پیشنهادها برای اصلاح سیاستگذاری ۱. قطع یارانههای غیرهدفمند، اما با اطلاعرسانی قبلی و جبران هزینهها از مسیرهای منطقی ۲. بازنگری در سیاستهای نرخگذاری دستوری و واگذاری کامل قیمتگذاری به مکانیزم بازار 3. ایجاد یک نظام پایدار و شفاف برای نرخ خوراک، انرژی و حقوق دولتی معادن با فرمول مشخص 4. هدایت نقدینگی از مسیر عرضه اولیه شرکتهای بزرگ دولتی به بازار سرمایه بهجای چاپ پول 5. تقویت نظام حقوقی برای صیانت از منافع سهامداران خرد و شفافیت اطلاعاتی اگرچه شرایط کنونی بازار سرمایه ایران مأیوسکننده به نظر میرسد، اما پتانسیل بالای شرکتها، ارزش جایگزینی بالا، و نقش کلیدی بازار سرمایه در اقتصاد مدرن، دلایل کافی برای امیدواری را فراهم میکند. بازگشت به منطق اقتصادی، احترام به قواعد بازار و کاهش ریسکهای سیاسی، میتواند بورس را از وضعیت رکودی خارج کرده و آن را مجدداً به پناهگاه سرمایهها تبدیل کند. روزهای روشن برای بورس ممکن است نزدیک نباشد، اما قطعاً دور از دسترس هم نیست—به شرط اصلاح مسیر سیاستگذاری. #سرمایه_گذاری_برای_تولید #بورس #بازار_سرمایه 📈سهامداران بورس و اوراق بهادار تهران 🆔 @stockholders_tse